part 17

اقای پارک = راستی گفتی اسم دوست پسرت چیه ....
یوری = باباااااا....اصلا دوست پسرم ن......///هان دهن یوری رو گرفت و نذاشت حرفشو کامل کنه //
هان= هان هستم ....هان جیسونگ ...از اشنایی با شما خوشبخت شدم اقای پارک ...
اقای پارک = منم همینطور پسرم...
اقای پارک رفت داخل خونه و هان دهن یوری رو ول کرد ....
یوری = اخه حیوون چرا میگی دوست پسرمی ...مریضی ...
هان = ببین عاشق بابات شدم ...خیلی خفنه ...
یوری = وایییی دیونم نکن هااااااان
هان = بریم بریم عزیزم الان دیر میشه ...
یوری = من عزیز تو نیستم ....
هان = مگه دوست دخترم نیستی ....
یوری = کدوم خری همچین چیزی رو گفته ....
هان = بابات ....
یوری = ببین اعصاب منو خراب نکن میزنم ناکارت میکنم ...
هان = باشه عزیزم ...بریم ....
ویو وقتی هان و یوری میرسن جلو در خونه ی فیلیکس =
تق تق //مثلا در زدن جونگین در رو باز میکنه ....//
جونگین = او یوری تو هم اومدی ....
یوری = خوشحالی ....
فیلیکس = البته ...خیلی خوش اومدین ...
//وارد خونه میشن //
جونگین = سر اشپز هان ...یکم دیر کردی ...سر اشپز فیلیکس دست تنها بود ...
یوری = چی ...مگه شما هم اشپزی میکنید ....
هان = اره عزیزم...دوست پسرت همه کارست
فیلیکس = چی ...چی شنیدم ....

____________________________
بچه ها واقعا منو ببخشید که خیلی کم فعالیت میکنم.. ولی ممنون میشم ازم حمایت کنید... لایک و کامنت فراموش نشه خوشگلا 😉
دیدگاه ها (۱۴)

part 18

part 19

part 16

سناریو اسکیز

دو پارتی از جونگین : (وقتی که اشتباهی بهش قرص تحریک کننده دا...

⁶³ا/ت: “اصرار نکردم. می‌تونی نیای.”کوک: “نه دیگه، گفتی پدربچ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط